<شعر> دفتر شعر من ....
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دفتر شعر من ....

دفتر شعر من ....

زهره صفی آریان
دفتر شعر من ....

مثالی بوده ز قدیم الایام 

زن و شوهر به دعوا، شود باور ابلهان

گر سوءتفاهمی پیش آید گاه

آنکه ، صبورست شود آب

تا فروکش کند،آتش تند مزاج 

به صبوری، سخت هست گاه 

لکن نتیجه بهتر دهد به جواب 

سوءتفاهمی،ز دست ندادن هم، گاه

سوءتفاهمی،به دست آوردن هم، گاه

ز زنگارها پاک شود، هماندم دلها

آرامش به زندگی شود،حکم فرما 

گهی زندگی کم دارد،گه زیاد 

گهی زندگی فرود و گه فراز

ماییم پنجه نرم کنیم با کم و زیاد 

سختی‌ها کنار رود، جلوه دهیم زیباییها 

بسی توان خوبیها در ما،کنار زنیم بدیها 

به تکامل ،زندگی در گذرست ای دریغا

خوب هم باشیم ، به خوشی خاطرات 

سوتفاهمات، همچون بارش تند باران 

بارشی سریع،زود قطع شود ز آسمان

 پس،گذرد زندگی با تک تک ، لحظات

بد و خوب زندگی هم رود به کنار

پس باشیم به حال و روز هم جویا

غافل نشویم ز حال هم به روزگار




تاریخ : پنج شنبه 02/5/5 | 7:38 صبح | نویسنده : زهره صفی آریان

گر صداقت به چهره می بینی 

حماقت ازین چهره کرده‌ دوری

گر خواهی دوستت را بفریبی

بدان آنکه فریب خورده، خود شخصی

دنیای ما برابر با تکنولوژی

آنچه ،گویی نی به باور ،رود جستجویی

همانا گر می دید، ترا به صداقتی

حاشا برهم زدی به حیله و مکری

گر ره رفته را نداری بازگشتی

شاید تو هم به فریب ، ز دگری

دزدی همان نی،  بالا رود ز دیواری

همانا خواهی دوستانت را بفریبی

چندین برابر قیمت،به جنس بنجلی

چه دیدی ، چه اندیشه کردی

حاشا ازین همه جهالت و نادانی

خواهی طرف را به قرار رودروایسی

رک گوید خوب شد ز تو شد ، شناختی

مثال آنکه دستش در کاسه با کوری

هماندم ، خدا را بداند منظوری

صداقت ، رسم و مرام دوستی

با صداقت ، رسد به اعتمادی




تاریخ : چهارشنبه 02/5/4 | 12:36 صبح | نویسنده : زهره صفی آریان

هر که به خانه خدا مشرف شد 

دل داده ، قلبش به نام خدا حک شد

 ز زمین به عرش، دست به ید خدا شد

بار ثقیل دنیا کنار زده ،گناهان‌ سبک شد

مرام مقدس الهی بر خانه و برزن شد

گر خواهد همدست ابلیس شود،اعمال فنا شد

گر خواهد ره یداله باشد ، سعادت پیش رو شد

گر شیطنت به مرامش بود ، کنار زده، کامل شد 

گر مرامش خدایی بود ،به حرمت خدا مقدس شد

هر که به خانه خدا مشرف شد 

دل داده ، قلبش به نام خدا حک شد




تاریخ : یکشنبه 02/5/1 | 6:56 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان

محرم

به یاد دور گذشته ها 

آن زمان به کودکی ،نبود سن و سال

به کوچه و برزن ، گرد هم جماعتها

علمها به بلندای ، بود بر دستان 

نوحه و عزای حسینی بود ، طنین انداز

خانه همسایه هر ساله، محرم بود عزادار 

پرچم روضه ابا عبدلله الحسین نصب بود بر درها 

قدیم‌ها مجالس روضه ، نبود به ریا 

 مجالس آقا ابا عبدالله الحسین ز صدق وصفا

شنیدن نوحه ابا عبدالله الحسین بود ز مسجدها

با مجالس ابا عبدالله الحسین آشنا بود ذهن ها

قدیم‌ها گذشت ، پا نهادیم به عرصه روزگار 

همچنان جاری شد عشق ابا عبدالله الحسین بر دلها 

اعجاز شفاعت آقا ابا عبدالله الحسین برهمه شدآشکار

هرچه کهنه‌و قدیمی شد، مکتب ابا عبدالله الحسین به ایام

گرچه ابا عبدالله الحسین بوده ز قدیم الایام 

لکن ابا عبدالله الحسین از برای بعد سالهای هزاران

نام ابا عبدالله الحسین حک شده بر دل پیر و جوان

هر که ز سر صدق و صفا برد نامش به زبان

طلب حاجت کند  ، توسل جوید به ایشان

همچون چشم بر هم زنی ، ز خداست حاجت روا

چاره کند مشکلات را ، درمان کند دردها 

آنقدر عزیزست آقا ابا عبدالله الحسین نزد خدا

گیرد سختی‌ها ،رسد درمان ، به حرمت ایشان

« سلام الله علیه یا ابا عبدالله الحسین »




تاریخ : شنبه 02/4/31 | 7:24 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان

چرا گاهی ز خود غافلیم

فرصت طلایی ،ز دست میدهیم

گذری در بین جماعتیم 

گوش سپرده شنویم ، اما غافلیم

خاله می خری برایم جوجه ای 

وای بر احوالم: مادرت بخرد در گذری

تو که هستی!؟ خود کنی قضاوتی

آیا او دارد پدر یا مادری

شاید آرزوی دنیایش همان جوجه ای

وای من، مستاصل ازین همه بی فکری

کی به خود آیی ، درک کن لحظه ای

این فرصت طلایی، خوش کن دل کودکی

بخر برایش جوجه،گذار به جیبش مبلغی

کی شود دلها را کنیم دریایی 

کی شود درک لحظه ها کنیم 

کی شود تصمیم گیریم با اراده ای

شاد کنیم دلها را با همت عالی 




تاریخ : جمعه 02/4/30 | 10:2 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان

گاهی برای گذر زمانه ، به مشغولی

به اموراتی چون بازی ،ز سر ناچاری

گاهی خواهیم بگذره ، لحظات فانی

گاهی خسته ، ز دیر لحظات زندگی 

گر خواهد باشد زندگی ، فانی پذیر

بهتر که گذرد هر چه زودتر ، زندگی

خوشا آنکه فهمید دنیا ندارد ،ارزشی

نه ، به حسادت و کینه ز سر لجبازی

نگذارد رسد به وجودش حتی غمی

موفق بود آنکه به انجام امور راستی

به گفتار و رفتار در زندگی ، با صداقتی

ز صلح و دوستی بنا شه به گذشتی

دنیا چه بی رحم ، شاید دیدارها به قیامتی

خوشا آنکه دریافت به موقع ، فرصتی

زدوده کرد دل ، ز هر توقع نابجایی 

جویای حال زمانه شد به دلجویی

نی به وجود محبت، سوءاستفاده ای

بنا کرد به هستی ، محبت و دوستی




تاریخ : جمعه 02/4/30 | 5:53 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان

به انجام کاری ، گر نباشد رقابتی

به ارتقا نرسد آن کار ، به پیشرفتی

رقابت ، رکن اصلی پیشرفت کاری

 مکدرست،حسادت به امور کاری

رقابت ، ز ذهن فعال و هوشمندی

حسادت ، ز ذهن فرسوده و تباهی 

ز حسادت ابلیس ، به شأن انسانی

سیهی وجود شد ز بهشت به دوزخی

همانا رقابت ، رنگ زده به جهانی 

آدم ، به رقابت رسد به عرش الهی




تاریخ : پنج شنبه 02/4/29 | 7:24 صبح | نویسنده : زهره صفی آریان

بهر تکامل با خویشتن، حق انتخاب 

پردازش به علم ، یا بازی متفکران

خود بدان چه طلبد به تکامل،افکار

ره پیش گیر این همانست به فراز

گهی ، جویای حق طلبان در فراز 

گهی در فرودی ، بهر جهان یاب

تا توانی پیش رو ، دوان دوان

گر خسته ای، ره آرام ، در جا نمان 

گر درمانده ای ، افتان و خیزان

تفکر و عقل را هر دم ، جلو ران

هرگز پس نزن ، عقب نمان ز کاروان

زمانه سیر شود، همچون سرعت قطار

گهی دوان دوان ، گهی ره آرام ، گهی افتان و خیزان

ره پیش گیر این همانست به فراز




تاریخ : سه شنبه 02/4/27 | 7:32 صبح | نویسنده : زهره صفی آریان

زمان ، هم دوست من و هم دشمن 

به تکامل ، دوست / به فرسودگی ، دشمن

گذر زمان، نی برابر با خویشتن

لحظه به لحظه گذرد زمان بر من

گر مرا رساند به آرزوهای خوب ، دوستم

گر گذرد ز آرزوهای نیکم ، بود دشمن 

در گذر زمان ، شناختی از دوستانم 

در گذر زمان ، رسیدن تکامل به عقلانیت

زمان و شکیبایی دو واژه تراز هم

در صبر و شکیبایی گذر زمان سهلتر

 




تاریخ : دوشنبه 02/4/26 | 2:6 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان

ز فرسودگی روان بدان، با خود قهری 

ز شادابی جسم و روان ، بدان آشتی

گر ارزش وجود خودت را دانی

جسم و روح نی ، پیری زود رسی

درست هست آمده ایم که برویم 

اما چگونه زیستن ، چگونه رفتنی

آنکه هست با خود در صلح ،آشتی

گذر زمان و زندگی بود به زیبایی

آنکه مدام در قهر و گوشه گیری

به ناآرامی ، در عذاب وجدانی

با خود قهری ، سر به ناسازگاری

با خود قهری ، دوستانت رنجانی

گر خدا را منظور بدانی 

قهر تو ؛ حال کفر پیشه ای

قدر خود دان ، باش فکر سلامتی

جسم و روان را ز بند کن رهایی




تاریخ : شنبه 02/4/24 | 7:37 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان
<< مطالب جدیدتر مطالب قدیمی‌تر >>


.: Weblog Themes By Slide Skin:.