<شعر> خرداد 93 - دفتر شعر من ....
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دفتر شعر من ....

خرداد 93 - دفتر شعر من ....

زهره صفی آریان
دفتر شعر من ....

 

یک قدم جلو گذاری

پیش آیم صد قدمی

گر برایم کنی تبی

جان کنم به فدائی

روزگارندارد ارزش به بدی

بجاماند خاطرات بد یا خوبی 

محبت آغاز شد با نگاهی

ساز شد  تبسم به مهربانی

خاطرات بجا ماند با رفتاری

گذر عمری روزها بخاطری

رفتند آَنانی که کاش بودند

جز یادشان دگر چه باقی ماند

خاطرات بردوشم چه سنگین

لحظاتی که ندارد  برگشتنی

هر گز قدر بودنها ندانیم

با همیم افسوس چه دوریم




تاریخ : سه شنبه 93/6/25 | 11:53 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان

 

خوب سخنران با صداقت

تا  نشیند بر دل با کفایت

پر گوئی و تکرار صحبت

کند لحظات را چه تنگ

در جمعی  تو سخنرانی

هوشیار دلی را نرنجانی

با متانت و ادب ؛ سخنران

کثرت آدمی به خود نظردان

رهنما و راه راستین برگزین

برد جماعتی از تو فیضی

گر قدرت کلام در تو باشد

حق گزین جمله آزار نباشد

به حق سخن ران با متانت

رهنمودی بر ذهن جماعت

 

 

 




تاریخ : سه شنبه 93/6/25 | 11:21 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان

 

 

رفتار بد گذشته ؛ امروزت را

کرده ز پیش جمع تیره و تار

بی حرمتیهایت در این حال

اعتمادی در تو نیست  حاشا

پلها یکی پس از دیگری کردی خراب

لحظه با تو بودن احساسی در مرداب

گر زبانبازی و حیله کنی چاره

سخت اشتباهی فطرتت چه نا آگاهه

چند صباحی کار گیری زبانبازیت را

که شود امورات برای تو اجرا

باز هماندم شوی ستاره سهیل

دور شوی فقط خواهی منفعتت

حاشا جهل مرکبی تو هنوز

شناختیم ترا اما تو ندانی هنوز

دیروز روز تو بود اما افسوس

با موقعیتی که بود دوستیها شد زدود

نشاندی در ذهن همه؛ در افکار همه

بی اعتمادی ؛ بی اعتباری از تو به همه

جدا کردی رابطه های دوستی

بود و نبودت ندارد  دیگر حرمتی

گر امروز روز من شود

گر چاره کار از آن من شود

بدیها نادیده گیرم به حق اندیشه کنم

انتقامی نگیرم اما اعتمادی نیست دگر

رهایت کرده ام ز افکارم به دوری

بدان چه شد ز رفتاربدت دل به رنجوری

ادب را کن تو پایه و ریشه

حاشا نکن بدان این حق دیگریه

گر تو سودی بردی چند ساله

حق دیگری برات شد گزافه

تاوانش را خدا ازت میگیره

گر شوی به حق دیگری نادیده

 

 




تاریخ : سه شنبه 93/6/25 | 11:14 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان

 

با طعنه آغاز نشه جلسه ای

همین بس ترا خوانند حیله ای

صداقت و راستی بر دل نشیند

هماندم صحبتی از دل بر آید

گوش فرا ده به صحبت مقابلت

نزن تو حرف دوست برابرت

چه بسا حرف ناگفته بسیارست

باز گوید تا شود حل مشکلت

مشکل او هم مشکل توست

دست در دست ؛ گذرکن از پل

حقیر نشماریم یکدگر در جمعی

همان به بزرگست از نظر خدائی

جمع بندیم افکار هم

نگهداریم حرمت هم

مشورت برای حل مشکلی

باشیم به فکر چاره ای

گر نشوی رسوای عالمی

حین صحبت نگهدار حرمتی

 




تاریخ : سه شنبه 93/6/25 | 11:8 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان

 

شکر خدائی که گشایش امورات دست اوست

پایمال نشود حقی همه در ید اوست 

آنکه حق دارد ز جائی صدایش از اوست

ناحق گرفتنش بی حرمتی به اوست

گر زیر سؤال رود روزی ندا از اوست

تاوان گیرد ازآنکه حق دیگری زیر پای اوست

هشدار ز روزگار پند گیر ز تاریخ جهان

بین چه ها آمد سر ظالمان بدان آگاه اوست

خود سرانه و خود رای نکن در پنهان ضایع حق دیگری

امروز روز جواب است شاهد من و تو  اوست

گر دانی حقایق روشن است چه کم چه زیاد

رضایت را جلب کن گر دانی حق با اوست

 




تاریخ : دوشنبه 93/6/24 | 11:27 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان

گلیم خویش  ، از آب بیرون کشیدن

              بهترین دوران کودکی  ،  کار کشته شدن

انجام امورات زندگی  ،  جوهره پیکرست

               کوتاهی نمائی  ،  پیکر سُست و تنبلست

هماندم پدر و مادری  ،  به فرزند خویش

               گر باشند دوست واقعی فرزند خویش

عادت دهند به انجام امورات خویش

               به روز سختی   ،  نباشد درمانده خویش

امور را به انجام رساند به خواسته خویش

               هماندم شد متوجه استقلال خویش

 کِشد گلیم خود از آب در زندگی خویش

               نباشد نیازمند بیگانه در زندگی خویش




تاریخ : دوشنبه 93/6/24 | 12:18 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان

صبحگاهی در اوج خواب و بیداری

ندای خدای من به گوشم امواجی

 وجودم شد با صدایش پر ز عشقی

فقط چند قدمی همره من بیرون نهی

بر وجودم بر آمد رعشه ای

دائم گویم باشد عزیز

گر تو خواهی  فرصت دهی

من همانم  گر تو خواهی




تاریخ : یکشنبه 93/6/23 | 11:34 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان

 

شب هنگام در قایقی آرام وسط دریا

احاطه کرده محیط آرام به دریا

زلالی آب نمایانگر عمق دریا

آبزیها رقصکنان در پی موج ملایم دریا

چون ستارگان روشن ده تا عمق دریا

در میان آبزیهای دریا مرجان زیبائی

بر کنده ز خویش احاطه سیاهی

خود را رها کرده ز بند و حصار دریائی

  باشد در خلق و خوی دریائی

از دور در میان آنهمه عمق دریائی

سو سو میزد وجودش به تنهائی

خوب چتری زیبا در پیَش

سایه افکنده دائم حمایتش

عشق و زیبائی گرفته تمام وجودش

میخواند عاشقانه ساز زندگیش

میرساند پیامش را در آن انبوه دریا

 ای زندگی دوستت دارم حتی در عمق دریا




تاریخ : یکشنبه 93/6/23 | 4:45 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان

 

سوژه ای شد  ،  ظرف یکبار مصرف

اصرار میزبان به میهمان !

خدائی نماند غذائی  ، در میزتان

میهمانان هر کس به سهم خویش

ریختند در ظرف و کیسه ای

میهمان کم رو  ، از این کار

تا به حال نکرده  ، این کار

 سفارش داد اما نبودظرف یکبار مصرف

دست به دست گشت ظرف یکبار مصرف

خنده بازاری شد ظرف یکبار مصرف

شوید پلووگوشت و جوجه کباب لذیذ و خوشمزه

با دسرهای مختلف و شربت و شیرینی و میوه

باقی مانده نصف کفگیر پلو و یه لته جوجه

همه اصرارشان که ببر سهمت باقی نمانه

شکار ببر و آهو  ،  در نبود ظرف یکبار مصرف

 چه تصمیمها گرفته شد

در انتظار ظرف یکبارمصرف

چه سوژه ای شد  ، بود و نبود ظرف یکبار مصرف

یکی کیسه کفش را بنا کرد  ، جنسش بود کدر

یکی کیسه ای بنا کرد  ، اما بود مال دسر

از آنها اصرارشان

از من هم که انکار

باز نبود ظرف یکبار مصرف

آنقدر در انتظار ظرف یکبار مصرف

 میهمانی کم حواس در دستش

کیسه یکبار مصرف

از دور ز تمیزی تشعشع میزد

هر آن خودش را به من اشاره میکرد

تا اینکه شد  ، قسمت باقی غذایم

تا توانم دل میزبان را بجا آورم

چه سوژه ای شد ظرف یکبار مصرف

لحظات را شیرین کرد  ، ظرف یکبار مصرف

 




تاریخ : یکشنبه 93/6/23 | 1:49 صبح | نویسنده : زهره صفی آریان

غروب هر روزی بیان صبح فردائی

چه نیکومنظری خدا نهاده در دل روزی

گهی هجوم آورد مرا دلتنگی

همچون دلگیرم کند صحنه  غروبی

بیاد غروب کنار ساحل دریائی

نباشد غریبی ز کنج تنهائی

گر نباشدعشقی زندگی رهروغروبی

گر نباشدخاطری زندگی رهرو غریبی

هان فریاد بر این احوال

که چه گذشت از  این دلتنگیها

زمین خواب رود رودها درآرامشند

فضا آکنده از آرامش وقتند

ستارگان تازه میشوند بیدار

همراه ماه و شهابها رقص کنان

نظم و جلوه میدهند آسمان شب را

شب چراغی برای ما عاشقان

عاشق همون خدائی که عاشق ما

عاشقانه بر افراشته زمین و آسمان

نمایان کرده هنرش برای دل ما

تا هوشیار شویم به قدرت خدا

جلا دهیم در دنیا نام با عظمتش

پیکی شویم برای وجود مقدسش




تاریخ : شنبه 93/6/22 | 5:42 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان
مطالب قدیمی‌تر >>


.: Weblog Themes By Slide Skin:.