<شعر> دفتر شعر من ....
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دفتر شعر من ....

دفتر شعر من ....

زهره صفی آریان
دفتر شعر من ....

جلو دار هر اتفاق میشه ، جز مرگ

بیماری شفا می گیره، دور ز مرگ

لکن به فراموشی می‌ره با مرگ 

مدیر گویا شد به سخنرانی ز مرگ

آنکه رفت فراموش شد ، به مرگ

به صحت سخنرانیش ز مرگ

حال به گذر ز ایامی، شد نسیان با مرگ

شاید زندگی جدیدیست با مرگ 

به دید دنیوی،کلمه منزجریست مرگ

بستگی به اعمال درست یا غلط

رسیدن به آرامش ابدیست مرگ

کاش پذیرا شیم راحت، زندگی پس از مرگ

همه درها را می زند بی صدا ، مرگ

دیر یا زود یا که سر موعد،رسد مرگ

به دنیوی ، حقیقت تلخیست ، مرگ

هر که به نوعی پذیرا شود ، مرگ 

رفته به راحتی،باز مانده پریشان ز مرگ

زنده و سلامت باشند همه دوستانم

هر گز نچشند طعم تلخ، دوری و مرگ




تاریخ : دوشنبه 02/6/20 | 11:33 صبح | نویسنده : زهره صفی آریان

گر به ژرفای کلام در اندیشه ای 

به ذات وجودی ، پی برده ای

واژه به واژه،نمودی ز شناختی

برای شناخت ، چرا به هزینه ای

ز پیش بوده خود معرف خویش

بهر شناخت ، اندیشه به کفایتی

بدیده ، ذاتأ خدایی ،مرام خدایی 

آکنده شده وجود،سیرت با وجدانی

اندیشه کن گر بدیده در من قصوری 

کاستی‌ها به وجودت ، در حضوری 

گر به پاکسازیها ، ز خود آلایشی

در زلالی بینی مرا ، به آیینه ای

گر نبودم همراه تو ، یک مداری

بد هم نبودم برایت، به جواری




تاریخ : شنبه 02/6/18 | 11:42 صبح | نویسنده : زهره صفی آریان

خداوند استعداد را در انسان نهادینه کرد 

انسان با اکتشافات، خدایش را پیدا کرد 

پی می برد به قدرت لایتناهی خداوند 

سجده شکر بجا آورد به درگه خداوند

قدرت نمایی میکند برای خالق،خداوند

وجود خدایی،که غرور انسان را شکند

رحمان و رحیم به درمانده ومظلومست

جای حقست ، ایستد در قبال ظلمت 

هر نفس آید و رود به اذن اوست به حق

حق چه باشد ،زندگی دور ز ظلم و ستم

خداوند استعداد را در انسان نهادینه کرد 

انسان با اکتشافات، خدایش را پیدا کرد 




تاریخ : شنبه 02/6/18 | 8:6 صبح | نویسنده : زهره صفی آریان

نام ایرانی برازنده ماست

ایران خاک ما زادگاه ماست

نام نهاده شد ، ز پدر و مادر ما 

بی توجه، به اصالت فارسی زبان 

یسنا ،زر بانو ،گلبانو ، مهکامه و پگاه

آریان،بامشاد،خسرو ،فرهنگ و فرشاد

نام زیبای ایرانی ، چرا رفته ز یاد

زین خاک و وطن چرا نام نباشد فارس

نی ، خلیج عرب بلکه خلیج فارس 

بینم دو اسم نهاده شده بعضی‌ها 

هوشیار شده ، نی عرب بلکه فارس

گویند به ندایی نام دگری ، مستعار

نی مستعار،به ندایی نامش،فارسی زبان 

محمد ، علی و فاطمه ، ام‌کلثوم بود «ائمه اطهار»

حرمت الهیست از ایشان برای ما 

همان به ، اسامی بود برازنده عربها 

مدیسون ، شارلوت ،امیلی سوفیا و تانیا

استون ، رابرت ،جکسون ، آریسته و نیکولاس

همانا اسامی بود برازنده خارجیها 

ما ایرانی و اصالتی فارسی زبان  

بهتر باشیم بنام اصلی فارسی زبان

نام ایرانی برازنده ماست

ایران خاک ما زادگاه ماست




تاریخ : جمعه 02/6/17 | 8:2 صبح | نویسنده : زهره صفی آریان

شستشوی افکار، همچون پاکی نگاه

به دیده پاک ، گذری مثبت، به افکار

نسیان بدیها، نوعی پاکی افکار

چشم پوشی ز بدها، پاکی نگاه

گویند به خلق نجابت،تن بپوشان 

وجود ز نامحرمان شود به حجاب

گزینشی تک رسد به عرش اعلا

جا نمانی عزیز ز فرصتهای طلا 

 بزک‌ رخ ، چون لوده ای به نگاه

سادگی رخ ، وجود نوری ز خدا 

گر گذر شود روز ها به سن و سال

به تکامل فکری دریابی حقیقت‌ها

شستشوی افکار، همچون پاکی نگاه

به دیده پاک ، گذری مثبت، به افکار




تاریخ : پنج شنبه 02/6/16 | 10:40 صبح | نویسنده : زهره صفی آریان

گر در نظر خویش حقیری، مردی

 

ور بر سر نفس خود امیری، مردی

 

*****

 

مردی نبود فتاده را پای زدن

 

گر دست فتاده‌ای بگیری، مردی

 

*****

 

سخن دوست نوید بخش زندگی 

این روزگار جز به خدا نیست اعتمادی

خویشتن خویش را نسپار دست کسی

با توسل به ائمه اطهار به شفاعتی

با دلی شکسته به درگه الهی هم اعجازی

آنکه درد به درمان رساند پزشکی 

 با تخصص به امورات درمانی

همانا نوید بخش زندگی




تاریخ : چهارشنبه 02/6/15 | 11:53 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان

گر خسته ای ، ز چرخ روزگار 

گذشته را یاد کن به قدیم الایام

چه بودی ، به زندگی در آن ایام 

چه شدی ، به زندگی این روزگار

چه بودی ،مقصد چه بود ، همانا 

چه هستی،کجا رسیدی این روزگار

مقصود چه بود ، ز خلق انسان 

بهر چه بود ، آفرینش به دنیا

بهرچیست !؟ این همه فراز و فرود دنیا

بهر چیست!؟ گهی خندان و گهی گریان

بهر چیست!؟ گهی جدایی های دوستان

بهر چیست!؟ پشت هر لبخندی ، گریان 

بهر چیست!؟ پشت هر گریه ای ، خندان

گهی انسان، خصلتی طماع و پر اشتها

گهی انسان ، خصلتی بیزار از روزگار 

گر خسته ایم ز چرخ روزگار 

دل کندن، ز دنیا و رسیدن به خدا

بخواهیم ز خالق، سهل کند دشواریها

گذر شود لحظات زندگی، به رفاه

دنیا قدمتی ، چندین هزار سال

شاهد ، به خاطرات تک تک انسان

رسیدن به آرزوها، چون سرابی زیبا 

در نبودش لحظه ها ، چه بی قرار

چون رسیدی ، به دیده عادی دنیا

 چه بود مقصد !؟ ، ز آفرینش انسان




تاریخ : چهارشنبه 02/6/15 | 7:44 صبح | نویسنده : زهره صفی آریان

گویم : ز معرفت فردی برجسته به اشخاص

همانا که نیست انتظاری ز ایشان

آیا شود محبتهایش را به جبران

خدای داند چگونه وقت گذارد ز جان

به نام زیبایش ، بهترینها گذرد ز  افکار

به نفسهایش ، پاک و با گذشت از جان

به اعمال نیکش خجل شوند،هم ردیفان 

به حسن نگاهش ، اوج صداقت ها

به لرزش صدایش ، نشانه نجابت ها

حضور مهربانش بود محترم، برای ما

وجود این اشخاص به اقوامی،سرافراز

دور از معرفت، که چشم پوشی به خوبیها

گر توفیق و سعادت دهد خدای جهانیان

به محبت هایی ، ز صداقت شود جبران 




تاریخ : دوشنبه 02/6/13 | 8:53 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان

هر که را باشد به مهر و محبت،جایگاهی 

جایگاهی به قلب و ذهن یا که فراموشی

کس نداند باشد به جای دگری 

نشود قلب و ذهن را به فریبی 

پدر و مادر ، برادر و خواهری

در قلب و ذهن به درجه مزیتی

گر وارد شود سوی تو بیگانه ای 

جای درجه اول شود خود مدعی 

چند صباح را خواهد گذر به حمایتی

وظیفه ما به او هست حفظ حرمتی 

جدایی ز الفاظ مکر و حیله به جایگزینی

نه جایگزین پدر و مادر ،برادر و خواهری




تاریخ : یکشنبه 02/6/12 | 8:29 صبح | نویسنده : زهره صفی آریان

بر دل نشست، گفتند: مهره سوخته شده

به آرزویش ، گفتند: دگر از تو دور شده

سالیانی به جوار بود حال، غریبه شده

به خلوتی زمزمه اش کردم لکن پر گرفته

کوه به کوه نرسد،روزی آدم به آدم میرسه

به اوج پریشانی روی خوشبختی،قلم گرفته

ترجیح دادند پشت پا زنند به آشنا تا بیگانه

بیگانه را خودی دانستند آشنا را غریبه

گویند تا قسمت چه باشد اما مهم همته

گر همت نباشد ، قسمت معنایی نداره

 گر نامش معنا شود به حماقت و ابلهانه

نکات منفی را قلم گیرم ، اندیشمندانه

زیبایی های مثبت، خود یک فال نیکه

همانا دور قاپ چینان اندازند تفرقه

نکات منفی را قلم گیرم ، اندیشمندانه

زیبایی های مثبت، خود یک فال نیکه




تاریخ : شنبه 02/6/11 | 2:39 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان
<< مطالب جدیدتر مطالب قدیمی‌تر >>


.: Weblog Themes By Slide Skin:.