خسته شوم ز حرفهای تکراری
تکراری که کند مرا فرار از زندگی
در خود شکنم بغضهای پی در پی
چاره ای نبینم با سکوت پی در پی
روزی ز سکوتی خطر آفرین
در باز کنم روم برای لحظه آخرین
جوابگوی این شکستها با کیست
در آن هنگام کسی نداند در من چیست
حرفهای تکراری سخت به ستوهم آورند
هنگامیکه بدانم درکم نمیکنند
عمریست با سکوتهای پی درپی
سخت شکستم در خود پی در پی