دانی چشمه خودجوش تو چیست
نشود چشمه آکنده ز آبِ دستی
چشمه خود جوش کند ترا دور ز کویر
رهروش باش ، در وجودت نفیس
گر نیاموخته صد قلم استاد شدی
گر نرفته کلاس ، نقاش شدی
گر ندیده آموزش ، خطاط شدی
گر ز تنهائی ِ خویش عالم شدی
آن همانست چشمه جوشان تو
گه گریز پا و گه باشی رهرو
آنچه خدایت در تو نهاد
در وجودت چشمه خود جوش نهاد
مطیع روح و روان پاک
به یاد او دائم سر به سجده گذار