با دوستان مروت. ، با دشمنان مدارا
دگر حوصله ای نیست مرا، با دشمنان به مدارا
با دوستان مروت ، باشد تمام رخ، آیین مرا
هر آنکه بظاهر صلح ،آمد شد دشمن، مرا
با لباس میش،گرگی بیش نبود، در جوار
هر آنکه ظاهر و باطن یکی، دوست، مرا
به غمو شادیهای دنیا همیشه ، همراه
به شکرانه پروردگار ، اوست هوادار
گر نبود ، دنیا ز دست دشمن به فنا
دشمن بناحق، هست در کلام و رفتار
خداوند در جای حق ،رسد دشمن به فنا
ندایی به دشمن ! تنها نیستم دارم خدا را
تو خود باش ، به بازیچه دست شیطان
در آیینه ام دوست، خدا. دشمن،شیطان
پس پندارم دشمن را ز خاندان شیطان
شیطان چه خواهد ، جز انسان را به فنا
پناه برم به خدا ز شرحیله و مکر شیطان
دگر حوصله ای نیست مرا، با دشمنان به مدارا
با دوستان مروت ، به تمام رخ آیین مرا