سه کس ، نباشد به خصلت دوستان
منافق و حسود ، توقع بی جا
گر در جماعتی ، به هوشیار
دشمن را شناسم ، به همین خصلتها
« منافق ، حسود، توقع بی جا »
زخم زند نفاق به دوستیها
دزد مال و آسایش ، توقع نا بجا
حسادت ، نخواهند به سلامتی و شاد
نمک خور و نمکدان شکن ، ای دریغا
دوری گزینم ز نفاق وحسود وتوقعاتبی جا
منافق ، دورو ، بی ارزش و ابتذال
متوقع ، بی بند وبار و زیاده خواه
حسادت ، بی رحم و بد خواه
سه خصلت بد اشخاص
همان به ، که پشت سر شده جا
پشت کنم به همه بدیهایشان
حاشا نباشد آرامش به کنارشان
گویند ؛ گهی بیگانه به از آشنا
بیگانه ، گر سردی بیند خط کشد به دوستیها
آشنا ،گر نازک شود رابطه ها، پشت نکند به دوستیها
گر دادرسی باشد ز آشناست
بیگانه،لفت و لیس کند لحظه ها
دهی ، تظاهری به دوستان
ندهی، شوی خوار چشمشان
توقع دارد بیگانه ، تعصب دارد آشنا
حال ز سه خصلت بد یاد شده دنیا
به سرریزی بدیها،دگر نشود مدارا
پشت میکنم به مرامهای بد دنیا
هر که را بینم به نفاق وحسادت، توقع بی جا
دوری گزینم چه دربیگانه یا آشنا