از هر دری ، رسد خبری
از هر بابی ، باشد سخنی
قاصدک ، گویدحکایتی
خبرها امید به دلهای پاکی
سخنها راه گشای آرزوئی
حکایتها آموزه علم و دانشی
امید به سخنی، به تربیت کلامی
درد دلها مملو از آموزه های زندگی
افکار در پی ایده های به روزی
پیش از اینکه برانی بر زبان کلامی
از فکر و عقل گذر کن ، با ادب گو سخنی
هر کلام خوش همچون لطافت گلی
آرامش دهد به احساس پاکی
هر کلام خشن و مملو از آزردگی
برش دهد دل را به زخمی، عمری
ز یاد نرود ، آهویی که شده گرگی
زمخت و وحشیانه هجومش به هر سوئی
گر نفسش سرازیر میشد ز اوج کوهی
به ازینکه فرو افتد از نظر، ز بی حرمتی
گر نخورده باشیم نان گندمی
لکن در دستها دیده ایم نانی.
(نخوردیم نون گندم دیدیم دست مردم)
این اصطلاح را زمانی به کار می برند که به تجربه داشتن کسی اشاره کنند که خودش شخصا موضوع مورد نظر را تجربه نکرده اما درباره آن می داند.