گویی حقیقت گو ، حقیقت جو
بگو ، حقیقت تو چیست به گفتگو
چه خواهی بدانی، چه خواهی بخوانی
حقیقت آنکه نباید در گذشته بمانیم که ماندیم
حقیقت آنکه خاطرات را باید زدود ، که نشد
گر بهتر از گذشته میبود حال و روزگار
پشت پا میزدیم به گذشته های روزگار
زمانی ده شاهی و یک قرانی و یک ریالی
یک تومانی ویک هزاری،میلیون بود پر ارزشی
حال میلیون به ارزش تومان روزهای قدیمی
ندارد سکه` روزگار به روز ایرانی ارزشی
زمانی حقوقم دویست تومان در هفته ای
اول ماه،خریدم تیشرت و جوراب وکفشی
چون به زمان ما بود پول ، با ارزشی
حال ممانعت کنم خرید، به گرانی جنسی
خریداری میشد ارزان و با دوام اجناسی
حال چه گران باید خرید پرپرو، اجناسی
چه خوب میشد امید را زنده کرد در مردمی
وضع را سرو سامان داد به سیاست اقتصادی
پول ایران کشورم ارزشی بالا رود، به جهانی
حتی یک ریالی قدیمی، روزی شود با ارزشی
که با آن خرید آب نبات چوبی.