انتظار خدا از انسان به تکامل رسیدن اوست
بر حسب وعده های داده شده ، یاور اوست
انسان چو می داند گذشت خالق برای اوست
توبه میکند بارها، اما دوباره گناهان از اوست
گر خداوند از انسان یکبار پذیرای توبه می بود
انسان حساب کارش بداند، همیشه مبرا می بود
گذشت خدا به گناهان انسان هست، وفور
انسان جاهل ، کور راه شده به دور از نور
گر به یکبار توبه ،چشم و دل باز میشد به نور
در دنیای فانی ، هرگز نمی شد این همه ظلم
بارها توبه کرد و بارها توبه شکسته شد به روز
امید آخرین فرصتی شود توبه،از خدا شد به دور
چه ظلمها شد ، چه دروغها وچه جنایتهای وفور
گناهان پی در پی ، چشم بصیرت و دلها همه کور
چو خداوند آزاده کرد ، انسان را به جهود
حد و مرزش را ندانست ، انسان به نفوس
نداند انسان که هست به درگاه خالق خود
حسابی و کتابیست به کرده اعمال خود
هر اعمالی چه به گناه و چه به مبرای اوست
همین دنیا باشد اثر بخش ، به انسان و وجود
به وادی بعد خدا داند ، انجام اعمال بد و نیکو
آنکه رفته، شده روحی سرگردان به اعمال خود
به اذن خدا برای آگاهی انسان، به سرشت بد و نیکو
آگاهی به وجود و اهداف خدایی ، که خالق اوست