تنهائی و غرور، برازنده"خاص خداوندست
انسان تنها افسرده شده، دست روزگارست
پیدا کردن خویش، گاهی به کنجی، جبرست
جویای گمشده ، فرو رفتن به افکار، جبرست
نه آنکه دائم تنهایی گزیند دور از جماعت
ذات و خاص انسان ، جامعه پذیر هست
تنهائی وغرور برازنده" خاص خداوندست
انسان تنها، افسرده شده دست روزگارست
انسان، کنار همدمی صادق، به تکامل رسد
انسان، در جمعی شاد و مثبت ، سالم بماند
انسان، با همدمی یا که در جمعی قدر بدان
تنهائی و غرور برازنده" خاص خداوندست