سپاس خدای خالقم ، که از من به من نزدیکترست
پندم دهد به ذهنم ، چون او خدا ، خالق منست
هرگز نکند رسوا ، آن جهالت و نادانی را
شرم و حیا تن پوش شد ، بر وجودم آبرو دار
چو غافل نباشی لحظه ای ، از خدای خویش
برایت میرساند دقیقه های ناب را ، از پیش
نیتها، چه به افکار کشانی چه به افکار نکشانی
آرزوها، چه به زبان برانی چه به زبان نرانی
همه از لطف او ، در کمال حسن الهیتش
می رسد از هر دری ، به تو با مشیتش
خوش دار دل ، نظری هست ز بارگاه الهی
خوش دار نفسی ، لحظاتی که بیاد خدائی