از روزگاران ، دل خوشی ندارم
کینه ها دیرینه ، نا شکری نمیکنم
نشد ، هر چه دل را صیقلی دادم
جز تداعی بخش یاد قدیما در ذهنم
خاطرات خوش و ناخوش دائم در افکارم
خاطرات ناخوش.، خوشیها را ضربه فنی میکند
روزگاران ، بگذشت و بگذشت وبگذشت
شکر خداوندا ، که روزگارانت میگذرند
خواست حس درونیم ، گذشته را رها کن
آینده هنوز نیامده و خدا را آنجا یاد کن
پس حال را دریاب و لحظات ، به نیکی گذر کن