شب هنگام در قایقی آرام وسط دریا
احاطه کرده محیط آرام به دریا
زلالی آب نمایانگر عمق دریا
آبزیها رقصکنان در پی موج ملایم دریا
چون ستارگان روشن ده تا عمق دریا
در میان آبزیهای دریا مرجان زیبائی
بر کنده ز خویش احاطه سیاهی
خود را رها کرده ز بند و حصار دریائی
باشد در خلق و خوی دریائی
از دور در میان آنهمه عمق دریائی
سو سو میزد وجودش به تنهائی
خوب چتری زیبا در پیَش
سایه افکنده دائم حمایتش
عشق و زیبائی گرفته تمام وجودش
میخواند عاشقانه ساز زندگیش
میرساند پیامش را در آن انبوه دریا
ای زندگی دوستت دارم حتی در عمق دریا