<شعر> شعر من * بازار شهر - دفتر شعر من ....
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دفتر شعر من ....

شعر من * بازار شهر - دفتر شعر من ....

زهره صفی آریان
دفتر شعر من ....

 

 

برای خرید نا چیزی

چقدر باید پا بزنی

این مغازه ؛ اون مغازه

مغازه ای هم در اجاره

قیمت اجناسش چه گزافه

جنسی هم مورد علاقه

بینی رنگ و رخش سبُکه

اما هر چه میری بالای شهر

قیمتها؛اجناس را میکوبه به سر

شُکه میشم ! انگشتمو گِز میزنم

توی این شهر بزرگ

مغازه های جورواجور

پیدا نمیشه جنس جور

همش باید مسافتها رو طی کنی

پله ها را بالا و پائین کنی

بازم نمیشه پیدا

جنسی که دلِ من میخواد

حرص مال دنیا نزنم

آنچه نیازمِ پیدا نکنم

اما چه دوره زمونه ای شده

قیمتها به جنسشون گرون شده

شُکه میشم ! انگشتمو گِز میزنم

کسی که به حق و حقوقش قانعه

با این قیمتهای گزاف جامعه 

چه بد شرایطی داره

تو این دوره زمونه

خدا کنه ناجی جامعه ما

زود برسه به داد ما

فقط از خدا میخوام بده به من

آنچه هست حق وحقوقم

هر چند زندگی اجتماعی

همه هستیم به هم احتیاجی

لیکن خود نباشم محتاج کسی

لکن هر سری و هزار سودائی

برای خرید نا چیزی

چقدر باید پا بزنی

     این مغازه ؛ اون مغازه

وای خدا قیمتها چه گزافه

شُکه میشم ! انگشتمو گِز میزنم

خدا کنه ناجی جامعه ما

زود برسه به داد ما

 




تاریخ : شنبه 93/6/15 | 11:45 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان
.: Weblog Themes By Slide Skin:.