مرغ عشقی،سر در گریبان ،آرامیده در مهتابی
پرهایش، تلألو تابناک ز نور بدر مهتابی
مرغ عشق! چرا ز جفت در فراقی
ترا که رها کرد؟ ز جفت،مهجوری
مرغ عشق خانگی در طبیعت به شکاری
بی خیال شدی ز جفت ، به هجرانی
جفت عشق کجاست آیا در قفس یا رهایی
پرنده با حرکتی ملایم قدم، به آرامش دستی
نگاهی زیبا به نگاه ، نوک بر کف دستی
آمده ام بهر زندگی ، دهی آب و دانی
به مکانی وجایی دهی پناهگاهی
زیبا مرغ عشق به قفس غربت، در سکوتی
زیبا مرغ عشق به شوق طبیعت ذوق نغمه ای
به وجودش ، امتحانی الهی